در کارآزمائی های بالینی، بهترین نتیجه از مداخلات کنترل شده و تصادفی بدست می‌آید. منظور از تصادفی سازی یعنی تقسیم سوژه ها بین گروه‌های مختلف مداخله در کارآزمائی بالینی فقط براساس شانس می‌باشد و تورش انتخاب در این پدیده نقشی نداشته ندارد. به علاوه با تصادفی سازی تقسیم سوژه ها بین گروه ها سعی بر این داریم که عوامل مختلف زمینه ای بصورت یک نواخت بین گروه های توزیع گردند و گروه یا گروه هائی از نظر برخی عوامل زمینه ای مانند سن و جنس و غیره با بقیه تفاوت چشمگیری نداشته باشد. چرا که در صورت وقوع تفاوت بارز بین گروه ها از نظر عوامل زمینه ای، آنالیز نتایح حاصله غیر ممکن یا دشوار میگردد، قدرت مطالعه کم میشود و بطور کلی اعتبار کارآزمائی کاهش می یابد. اگر گروه ها از نظر عوامل زمینه مشابه باشند و تنها از نظر نوع مداخله با هم فرق کنند در این صورت هرگونه تفاوت در نتایج کارآزمائی قابل انتساب به نوع مداخله صورت گرفته می باشد. برای همین است که مقالات حاصل از کارآزمائی های بالینی قبل از پرداختن به نتایج اصلی ابتدا شرح در مورد مقایسه عوامل زمینه ای بین گروه های بالینی ارائه می نمایند تا خواننده از مشابهت گروه ها اطمینان حاصل نماید. اینکه این عوامل زمینه ای گزارش شده چه عواملی باید باشند بسته به نوع مداخله ممکن است بسیار متفاوت باشد اگر چه برخی عوامل مانند سن، وزن، قد و جنس معمولا در اکثر مطالعات گزارش میگردند. البته لازم به ذکر است که عدم وجود تفاوت معنی دار بین گروه‌ها از نظر این عوامل زمینه ای لزوما به معنای مشابه بودن آنها نمی باشد. متاسفانه علی رغم تقسیم بندی تصادفی سوژه ها بین گروه ها گاهی بصورت کاملا شانسی اختلافات بارزی بین برخی گروه ها از نظر پاره‌ای از عوامل زمینه ای بروز میکند. هر چه تعداد این عوامل زمینه ای مورد مقایسه بیشتر باشد احتمال بروز این رویداد ناخواسته و ناجور بیشتر میشود و سبب اختلال کلی در نتایج کارآزمائی و تفسی آنها میگردد. احتمال بروز این پدیده بستگی تام به اندازه نمونه دارد و در نمونه های کوچک این احتمال بالا است. یکی از روشهای جلوگیری از این پدیده استفاده از مینی میزیشن است که متاسفانه هنوز بخوبی در بین محققان علوم بالینی بخوبی شناخته شده نیست. در این روش تقسیم بندی سوژه ها بین گروه ها فقط بر مبنای شانس خالص نیست، بلکه قدری نیز در جهت متعادل سازی گروه ها از نظر عوامل زمینه ای مهم می باشد، بطوری که با پیشرفت کار کارآزمائی و افزوده شدن هرچه بیشتر سوژه ها اختلاف بین عوامل پایه مشخص شده بتدریج کمتر و کمتر شده و گروه ها از نظر عوامل زمینه ای کاملا قابل مقایسه می گردند. در این روش پژوهشگر از ابتدا مشخص میکند که کدام عوامل زمینه ای از نظر یکسان سازی بین گروه ها مهم می باشند. سپس با استفاده از فرایندی بنام مینی میزیشن تقسیم بندی سوژه ها بین گروه ها بیشتر به گروه‌هائی است که سبب بالانس رو به رشد تعادل بیم آنها گردد. البته در این عمل تقسیم بندی قدری نیز شانس دخالت داده میشود. بدین معنی که سوژه ها با احتمال بیشتری به گروهی داده میشوند که تعادل بیشتری ایجاد میکنند. متاسفانه فرایند مینی میزیشن پیچیدگی محاسباتی خاصی دارد که مشمول ذخیره داده های قبلی بصورت فراوانی سوژه ها در گروه ها بر حسب لایه های مختلف عوامل زمینه ای می باشد. همچنین پس از ورود هر سوژه به کارآزمائی این داده ها دوباره باید بروزرسانی گشته و برای سوژه بعدی آماده باشند. انجام تمامی این اقدامات بدون استفاده از برنامه های کامپیوتری بسیار مشکل و مستعد خطا می باشد و به همین خاطر برنامه های سرویس های آنلاین گوناگونی تا بحال برای انجام مینی میزیشن ساخته شده است. برخی از این برنامه ها عبارتند از Minim, MinimPy, QMinim و غیره.